مرگ بر مناظره!!
من با مناظره مخالفم. یعنی مخالف بودم و هستم. قبل از انتخابات در یکی از برنامههایی که سعید ابوطالب مجری آن بود، روحانی معروف تلویزیون شهاب مرادی هم مهمان بود، صحبت مناظره بود که هنوز انجام نشده بود. شیخ دلایلی آورد که بهتر است مناظره نباشد و البته ابوطالب قبول نکرد. من به مناظره بد بین بودم و سخنان شهاب مرادی را پسندیدم. و بالاخره شد آن چه دیدیم. چندماه که گذشت دوباره بازی مناظره شروع شد که البته این بار ندیدم، یعنی نگاه نکردم. آدم عاقل از یک سوراخ مگر چند بار گزیده میشود.
عدهای دلشان میخواهد آشوب درست کنند و عدهای هم میخواهند آشوب را کنترل کنند و هر دو هم با ابزاری به نام مناظره. و البته که گروه اول برنده میشود. چرا؟ روشن است که چرا؟ ما در جهانی زندگی میکنیم که مسابقه فوتبال قانون دارد، مسابقه کونگفو قانون دارد، کشی کچ قانون دارد، فوتبال آمریکایی قانون دارد، و حتی جنگ قانون دارد و نمیشود هر کاری به اسم جنگ کرد، چون بعدش میشوی جنایتکار جنگی. با این حال در مملکت ما مناظره قانون ندارد. بماند! که موضوع مشخصی هم ندارد! هر کس هر چه دلش خواست به هر کس دلش خواست میگوید و به هیچ بنی بشری هم پاسخگو نیست، مجری مناظره هم که قاضی دادگاه نیست که مدرک و شاهد بخواهد، هر چه میخواهد دل تنگت بگو. هدف سیبل مقابل! آنقدر بگو تا روی طرف مقابل حسابی کم شود و کنف شود و حتی پیش دوستانش هم نتواند سر بلند کند. از تاریخ اسلام و ایران هم تا میتوانی خرج کن. از امام حسین تا مصدق و امام و رهبری و از ابوسفیان و شمر تا شاه و هیتلر و ... مثال بزن و یکی یکی بر رجال و نساء سیاسی منطبق کن. غافل از این که تنها صداست که میماند!
اینها مهم نیست. مهم بلایی است که بر سر اخلاق جامعه میرود، هتاکی و بیپروا سخن گفتن و لجام زبان را رها کردن نه تنها عادی میشود بلکه نیکو شمرده میشود چون ملوک! این کار را میکنند و الناس علی دین ملوکهم. دانشگاه!!! تلویزیون به ما چه میآموزد؟ و چه الگوی رفتاری معرفی میکند؟
در پس این مناظرهها چه انسانهای متدینی که با تکیه به این گفتوگوها و بخوانید شوهای تلویزیونی با هم نمیجنگند و چه اتهامها که به دیگران روا نمیدارند! و البته که قصد بسیاری شان خیر و دفاع از حق و ولایت و اسلام و حقوق فردی اشخاص و آزادی و ... این جور چیزهاست. و آنچه اتفاقا در این بحثها زیر پا میرود در گام اول اسلام و حقوق فردی و آبروی افراد است و بیش از همه آزادی لطمه میبیند و بعد از آن اعتماد عمومی. ما ملت مناظره نیستیم. مرگ بر مناظره!
من نمیدانم این همه حدیث که پیامبر(ص) فرمودهاند از جدال و مراء بپرهیز حتی اگر بر حق باشی! برای کیست؟ وقتی روحانی خبر ندارد و عمل نمیکند از دیگران چه انتظار؟
پ ن 1:خوشبختانه مدتهاست که تلویزیون نمیبینم ولی الحمدلله گویا مدتی است که خبری نیست!
پ ن 2: چند ماه است که روی دلم مانده است این حرفها! گفتم شاید که راحت شوم. من از این وضعیت بیزارم!